قیاس مساواتقیاس مساوات، بهمعنای قیاس دالّ بر ثبوت نسبتی بین دو چیز به خاطر ثبوت آن نسبت برای هر یک از آن دو چیز در مقایسه با شئ ثالث است. ۱ - توضیح اصطلاحگاهی در قیاس، بعضی مقدمات حذف میشود و حتی از وجه طبیعی خود عدول کرده و حدّ وسط به طور کامل تکرار نمیشود؛ مثل: "الانسانُ من النطفة، و النطفةُ من العناصر، فالانسان من العناصر". و انحلال این نوع قیاسات به حدود اصلی دشوار است. در این قیاسات جزئی از (که جزئی از حدّ وسط باشد) در کبرا موضوع قرار گرفته است (متعلق محمول در صغرا، موضوع در کبرا است)، بنابراین حدّ اوسط، مشترک در هر دو نیست. و نتیجهای که از این نوع قیاس به دست میآید از صورت دو مقدمه حاصل نشده است؛ زیرا صورت استدلال مزبور چنین است: (ا) فلانِ (ب) است، و (ب) فلانِ (ج) است. و به حسب این که به جای "فلانِ" چه بگذاریم نتیجه مختلف، و همچنین صادق یا کاذب میشود. مثلاً اگر به جای آن "مساوی" بگذاریم همان "مساوی" عیناً در نتیجه میآید و صادق است. و اگر به جای آن، امری از نوع نسبت و اضافه غیر متکرر (مثل: نصف، ربع، پدر، مادر و علت) بگذاریم، دیگر در نتیجه نمیآید و اگر بیاید، صادق نیست. پس نتیجه این نوع استدلال همیشه ناشی از مقدمه خارجی است نه ناشی از ذات دو مقدمه. ۲ - دیدگاه محقق طوسیمحقق طوسی در شرح منطق اشارات، در توجیه و تبیین شکل منطقی قیاس مساوات، هم از طریق قیاس واحد اقدام میکند (تا در زمره قیاس بسیط و غیر مرکب قرار گیرد) و هم با استفاده از دو قیاس (تا در زمره قیاس مرکب قرار گیرد). اما در اساس الاقتباس میگوید قیاس مساوات از سنخ قیاس مرکب است هر چند ممکن است تحلیل کننده قیاس، از اعتبار ترکیب و اضمار غافل باشد و قیاس را بسیط شمرد. ۳ - وجه تسمیهقیاس مساوات را از این رو مساوات نامیدهاند که در آثار منطقی از ابتدا با مثال: "مساوی مساوی یک چیز، مساوی همان چیز نیز خواهد بود" تبیین گردید، و اصل مثال را هم به صورت رمزی این گونه بیان کردهاند: (ا) مساوی (ب) است، و (ب) مساوی (ج) است، پس (ا) مساوی (ج) است. اما دامنه قیاس مساوات بسیار وسیع تر بوده و مقدمه خارجیه گاهی قاعده مماثلت است (مماثل المماثل مماثلٌ)، و گاهی قاعده مشابهت است (مشابه المشابه مشابهٌ)، و گاهی قواعد دیگری است از قبیل: جزءُ الجزء جزءٌ، لازمُ اللازم لازمٌ، اخصُ الاخص اخصٌ، اعمُ الاعم اعمٌ، مقومُ المقوم مقومٌ، مقسّمُ المقسّم مقسّمٌ. پس میتوان به مناسبت، نام آن را قیاس مشابهت یا مماثلت و… نیز قرار داد. چنان که گفته شد، صدق و کذب، یا منتج و عقیم بودن قیاس مساوات بستگی به صدق و کذب مقدمه خارجیهای دارد که بدان ضمیمه میشود. مثالهای مذکور، از مصادیق مقدمات صادق بودند، و بعضی از مقدمات کاذب عبارتند از: نصفُ النصف نصفٌ، ثلثُ الثلث ثلثٌ، مباینُ المباین مباینٌ. ۴ - تحلیل قیاس مساواتدو مقدمه قیاس اصل را چنین فرض میکنیم: ۱. (ا) مماثل (ب) است؛ ۲. (ب) مماثل (ج) است. ۴.۱ - قیاس اولصغرا: (ا) مماثل (ب) است؛ کبرا: هر مماثل (ب)، مماثلِ مماثل (ج) است؛ این مقدمه در اصل چنین بوده: هر مماثل (ب)، مماثل (ب) است، که با استفاده از مقدمه دوم قیاس اصل، در محمول به جای (ب)، "مماثل (ج) " را گذاشتهایم؛ نتیجه: (ا) مماثلِ مماثل (ج) است. ۴.۲ - قیاس دومصغرا: (ا) مماثلِ مماثل (ج) است؛ کبرا: مماثلِ مماثل (ج)، مماثل (ج) است، این مقدمه، همان مقدمه خارجیه است که قیاس مساوات، متّکی بر آن است؛ نتیجه: (ا) مماثلِ (ج) است. [۵]
تفتازانی، عبدالله بن شهابالدين، الحاشیة علی تهذیب المنطق، ص۸۷.
[۶]
ابنسینا، حسین بن عبدالله، الشفا (منطق)، ج۲، ص۴.
[۷]
قطبالدین رازی، محمد بن محمد، تحریر القواعد المنطقیه فی شرح رسالة الشمسیه، ص۱۳۹.
[۸]
شیرازی، قطبالدین، درة التاج (منطق)، ص۱۲۳.
[۹]
خوانساری، محمد، منطق صوری، ص۱۷۳-۱۷۴.
۵ - مستندات مقالهدر تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است: • خوانساری، محمد، منطق صوری. • شیرازی، قطبالدین، درة التاج (منطق). • سبزواری، ملاهادی، شرح المنظومة. • ابنسینا، حسین بن عبدالله، الشفا (منطق). • مظفر، محمدرضا، المنطق. • تفتازانی، عبدالله بن شهابالدين، الحاشیة علی تهذیب المنطق. • ابنسینا، حسین بن عبدالله، الاشارات و التنبیهات. • قطبالدین رازی، محمد بن محمد، تحریر القواعد المنطقیه فی شرح رسالة الشمسیه. • خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس. • مشکوةالدینی، عبدالمحسن، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه. ۶ - پانویس
۷ - منبعپایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «قیاس مساوات»، تاریخ بازیابی۱۳۹۶/۴/۳. |